علمی-پژوهشی
گفتوگوی اختصاصی نشریه دید برتر با پروفسور احسان کامرانی مخترع اولین چشم مصنوعی جهان
چندی پیش مطلبی بر روی سایت نشریه منتشر شد که از موفقیت یک جوان نخبه ی ایرانی در اجرای پروژه لنزهای هوشمند که کاربردهای مختلفی در درمان نابینایی، کمبینایی، تست قندخون در افراد دیابتی خواهد داشت خبر میداد. پس از انتشار خبر، تماس ها و پیام های بسیاری از سوی خوانندگان و همراهان نشریه داشتیم که همگی خواستار اطلاعات بیشتری در این زمینه بودند. با توجه به حجم بالای تماس ها برآن شدیم تا گفتوگویی اختصاصی با این مخترع ایرانی داشته باشیم. بالاخره پس از جستجو و تلاش بسیار توانستیم از طریق اسکایپ با آقای دکتر احسان کامرانی استاد دانشگاه هاروارد صحبت کنیم. لازم به ذکر است ایشان در مدت زمان گفتوگو، با شور و اشتیاق فراوان و کلامی سرشار از انرژی مثبت پاسخگوی پرسشهایمان بودند که احساس بسیار مثبت و خوبی را برایمان داشت. در ادامه متن گفتوگو را از نظر میگذرانید.
کامرانی فوق دکترای مهندسی بایو فوتونیک را از دانشگاه
هاروارد آمریکا و فوق دکترای نانو مواد پزشکی(نانو بایو متریال) را از دانشگاه
پوهانگ کره جنوبی دریافت کرد.
او در حال حاضر مدرس و پژوهشگر دانشکدهی پزشکی دانشگاه
هاروارد است و در رشته مهندسی پزشکی به تدریس و پژوهش مشغول است.
دکتر کامرانی بهتازگی موفق به اجرای پروژه مهمی بر روی
سیستم بینایی انسان شده است که میتواند تحول بزرگی را در علم پزشکی ایجاد کند.
آقای دکتر در مورد فعالیت های علمی تان در دوران تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد توضیح بفرمایید؟
من از دورهی
کارشناسی شروع به کار روی موضوع سیستم بینایی انسان کردم و در زمینهی سیستم درک تصویر
و نحوه پردازش تصاویر توسط انسان علاوه بر پروژههای درسی با کارشناسان و مراکز پژوهشی
کار خود را آغاز کردم و خوشبختانه توانستیم مقالاتی با موضوعات مدلسازی بینایی انسان
و نحوهی تصویرسازی در چشم انسان منتشر کنیم. در دورهی کارشناسی ارشد روی جراحی و
تشخیص پزشکی از راه دور را متمرکز شدم. همیشه مد نظر داشتم که پروژهای که انجام میدهم
یک محصول داشته باشد نه اینکه صرفاً مقالهای منتشر و یا یک شبیهسازی انجام شود.
در دورهی کارشناسی ارشد در پروژه طراحی از راه دور با توجه به نتایج بسیار خوب تئوری
که بهدست آوردیم توانستیم نمونه عملی آن را هم طراحی کنیم و حدود 8-7 مقاله از همان
طرح را به چاپ برسانیم. هدفم این بود که از کارهایی که انجام داده بودم یک خروجی خوب
داشته باشم.
توضیح کوتاهی در مورد فعالیتهای پژوهشی تان پیش از اجرای پروژه لنزهای هوشمند بفرمایید؟
من
با هزینه شخصی در کنفرانسهای کشورهای مختلف شرکت میکردم، به طوریکه هر 3-2 ماه یک
بار حداقل یک کنفرانس خارجی میرفتم. برای ادامه تحصیل به کانادا رفتم و روی یک تکنیک و ابزار جدید برای تصویربرداری از مغز انسان که یک
تکنیک غیرتهاجمی است، کار کردیم و توانستیم ابزار آن را به صورت بسیار ریز در حد
مایکرومتری طراحی کنیم تا با کمک آن فعالیت مغز را کنترل کنیم و حتی به صورت عکس یعنی
بتوانیم روی فعالیتهای مغز تأثیر بگذاریم.
سپس برای دوره یکساله بورسیه دانشگاه MIT شدم و در آنجا روی سیستمهای اپتیکی و به طور خاص بایواپتیک متمرکز شدم. پژوهشهایی که انجام دادم با تمرکز بر این موضوع بود که چگونه میتوان از سیستمهای اپتیکی و نوری در زمینهی پزشکی برای تشخیص و برای درمان استفاده کرد.
ایده ی اولیه این کار پژوهشی چه موقع شکل
گرفت؟
برای اولین بار در سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با توجه به پیش زمینهای که درباره ی بینایی انسان داشتم
ایدهی جدیدی به ذهنم رسید و طرحی را ارائه کردم که برای بینایی بخشی استفاده میشد.
در واقع این سیستم تلفیقی از تمام پژوهش های قبلی ام بود. یعنی تلفیقی بود از
سیستم مدلسازی بینایی انسان که در دورهی کارشناسی و سیستم ابزاری که در دورهی
کارشناسی ارشد طراحی کرده بودم و همچنین کاری که در مقطع دکترا
با موضوع تصویربرداری از مغز و سیستمهای تأثیرگذار روی مغز ساخته بودم. باید این
مطلب را بگویم که حسگرهای بسیار حساس به نور که اصطلاحاً به تک فوتون هم حساس
هستند و کاربردهای مختلفی دارند، بیشتر در سیستمهای تصویربرداری پزشکی و صنعتی
استفاده میشوند؛ اما استفاده از آنها در سیستم بینایی انسان همان توان را به سیستم آشکارساز میدهد که با توانایی سلولهای شبکیه انسان که نور
را با توان بسیار بالا و دقت خیلی بالایی شناسایی کنند، قابل قیاس میباشد. با تلفیق
اینها و پیش زمینهای که روی سیستمهای اپتیکی به صورت عمومی داشتیم و همچنین
تکنیک جدیدی که درباره ی تولید نور و نوربخشی توسط پروتئینهای خاصی در بدن انسان انجام داده
بودیم، به این نتیجه رسیدیم که این قابلیت را دارند که از خود نور گسیل کنند؛ برخلاف
این که در مورد انسان تصور میشد که فقط سلولهای شبکیه قابلیت تبدیل نور به جریان
الکتریکی و یا به قولی تحریک عصبی را دارند. اما با پژوهشهایی که انجام گرفت مشاهده
کردیم که سایر سلولهای بدن انسان نیز طبق شرایط خاصی این ویژگی را دارند. مجموع این تفکرات علمی باعث شد که این ایده
مطرح شود.
در مورد گروه علمی و تیم اجرایی
این پروژه توضیح بفرمایید؟
انجام
این پروژه بینایی بین رشتهای و چند رشتهای است و یک کار اساسی در مهندسی پزشکی به
حساب میآید. از همان ابتدا قرار شد گروهی را برای اجرای این پروژه انتخاب کنیم و یک
گروه بینالمللی شکل گرفت. کار در آمریکا آغاز شد و علاوه بر دانشگاه MIT، با پژوهشگران هاروارد، ایلینویز، جورجیاتک و
بیمارستانهای مختلف آنجا که برخی از آنها از بزرگترین مراکزی هستند که در بحث اپتیک
و بایواپتیک کار میکنند همکاریمان را ادامه دادیم و آن را به کشورهای دیگر مثل
کره نیز گسترش دادیم. هدف نهایی از زمان شروع پروژه، "ساختن یک سیستم بینایی بخشی" بود.
پروژه اسمارت کانتکت لنز چه ویژگی هایی دارد ؟
در
کشور کره کاری تحت عنوان اسمارت کانتکت لنز انجام شد که واقع بخشی از پروژهی اصلی
بود و هدف این بود که این سیستم بینایی جایی قرار بگیرد که از نظر شکل و ظاهر
مناسب باشد. ما روی فرم فاکتورها کار کردیم. ما در علم پزشکی از تجهیزات زیادی استفاده
میکنیم اما کانتکت لنز بسیار حساستر است
زیرا اولاً یک سیستم واسط و رابط است و
روی یکی از قسمتهای
بدن قرار میگیرد که کوچکترین تغییر آن را بلافاصله میتوانید ببینید. مثلاً ایمپلنتی
که در قلب کار گذاشته میشود اثری که میگذارد یک تأثیر غیرمستقیم و با سرعت کمتر
است که میتوان آن را چک کرد و متوجه شد؛ اما چشم انسان بسیار حساستر است و حساسیت
بیشتری به وجود جسم خارجی در چشم وجود دارد و ما میخواهیم در این وضعیت یک سیستم الکترونیکی
را قرار بدهیم؛ که باید در سیستم الکتریکی
منبع تغذیهاش را تأمین کرد و در آن تشکیلات الکتریکی زیادی مثل خازن و ... را به کار برد تا بتوانیم اطلاعات را به آنجا ارسال
و دریافت کنیم. این امر باعث شد که ما نتوانیم از سیستمهای معمولی استفاده کنیم و
در اینجا بود که همکاری بینالمللی آغاز شد و در واقع ما تنها به دانش مهندسی پزشکی
نیاز نداشتیم بلکه به متخصصان چشم، مهندسیمواد، مغز و اعصاب، مکانیک، الکترونیک و
غیره نیز نیاز داشتیم تا در کنارمان باشند و توانستیم تحت عنوان پتنتی با عنوان اسمارت
کانتکت لنز کار را شروع کنیم. ناگفته نماند که در همان گام نخست نمیتوانستیم یک دفعه
کانتکت لنزی با قالب یک الکترونی روی آن داشته باشیم که ویژگی تبادل اطلاعات را هم
داشته باشد، به همین خاطر اولین قابلیتی که به آن دادیم قرار دادن الکترون بود و قابلیت
بعدی اضافه کردن حسگر به کانتکت لنز بود.
حسگر گلوکوز برای بیماران دیابتی
چه مزایایی داشت؟
اولین
حسگری به سیستم اضافه کردیم حسگرگلوکوز بود و متوجه شدیم که با قرار دادن این حسگر
روی لنز میتوان سطح قند خون را اندازهگیری کرد و از این نظر به بیماران دیابتی که
مجبورند هر 4-3 ساعت یکبار انگشتان خود را سوراخ کنند تا بتوانند مقداری خون بردارند
و قند خونشان را اندازه بگیرند، کمک بسیاری میکند. و نتیجه گرفتیم که میشود همین
کار را روی کانتکت لنز انجام داد؛ آن هم به واسطه رابطهای که میان سطح گلوکز خون و
اشک چشم وجود دارد و در مطالعاتمان به آن پی بردیم؛ یعنی این حسگرها را توانستیم با
پیادهسازی در کانتکت لنز به کار ببریم که برایمان چند مزیت داشت:
1-
نیازی به سوراخ کردن انگشت شخص ندارد.
2-
کار به صورت پیوسته است. یعنی اگر لازم باشد 4-3 ساعت یک بار اینکار را انجام
دهید، کانتکت لنز به صورت خودبهخود و بدون وقفهای سطح گلوکز خون را اندازه گیری
میکند و گزارش میدهد.
پس
از آن یک مرحله هم جلوتر رفتیم و آن این که کانتکت لنز کار درمان را نیز انجام دهد.
اولین قدم درمان در کانتکت لنز این بود که ما توانستیم سیستمی را در کانتکت لنز بگذاریم
که با فرامین الکتریکی (سنسور سیگنال الکتریکی) داروهایی که در آن قرار گرفته است
را وارد چشم کند. در عین حال این سیستم مزیتهایی را نیز دارد:
- جایگزین قطرههای چشمی میشود. مشکلات
زیادی در استفاده از قطره چشمی وجود دارد. مثلاً این که مقداری از قطره چشمی به اطراف
چشم ریخته میشود و ممکن است فقط بخش کمی از قطره که میچکد جذب شود.
- برخی از افراد در استفاده از قطرههای چشمی مشکلاتی دارند. استفاده منظم از برخی از قطرههای چشمی ممکن است در افراد سالخورده و یا دارای اختلال حواس فراموش شود، به این شکل با استفاده از این تکنیک این مشکل برطرف میشود و میتوان زمان چکاندن قطره را برنامهریزی کرد و سیستم به صورت خودکار هر ۶ ساعت یا ۸ ساعت یکبار قطره را میچکاند. وقتی که شما میزان قند خون را اندازه میگیرید و باید داروهایی مانند انسولین مصرف کنید تا سطح قند خون را تنظیم کند این کار را با داروهای کنترل قند خون جایگزین کردیم و با سنسور قند خون آن را مرتبط کردیم تا هر موقع سنسور قند خون را اندازه میگیرد و مقدار آن بالا یا پایین میشود این دارو به صورت خودکار مقدار مورد نیاز را وارد کند و این در واقع سیستم حلقه بستهی کنترل قند خون است یعنی شما میتوانید رصد کنید و بر حسب مقدار رصدتان آن میزان دارویی که لازم است را برای بالا یا پایین بردن سطح قند خون وارد کنید.
این سیستم فقط برای درمان بیماران استفاده می شود یا جنبه پیشگیری نیز دارد؟
تا اینجا کار به سیستمی منجر شد که ما اسمش را گذاشتیم سیستم اسمارت کانتکت لنزی که قابلیت تشخیص، درمان و حتی پیشگیری را دارد؛ یعنی درواقع در یک سیستم، ابزاری همزمان هم ابزار تشخیصی است و هم درمانی و درعینحال هم میتواند حالت پیشگیرانه داشته باشد و فقط برای افراد بیمار استفاده نشود. در مرحلهی بعدی گفتیم این لنز فقط برای تشخیص و صرفاً درمان استفاده نشود و در موارد BCI نیز استفاده شود. (BCI مخفف Brain-computer interfaces است یعنی دستگاههای رابط کاربر مغز و رایانه است). در افرادی که دچار اختلال عصبی - عضلانی هستند و توانایی حرکت دستوپا را از دست میدهند حداقل اعضایی که در این افراد میتواند کارایی داشته باشد استفاده از حرکات سر و حرکات چشم است. ما توانستیم با قرار دادن یک سری ابزارهای ارسال و دریافت در کانتکت لنز، امکانی را فراهم کنیم که افرادی که حداقل قابلیت حرکتی را دارند بتوانند با محیط افرادشان برقرار کنند. البته ما به خیلی چیزهای دیگر هم فکر میکنیم و این تازه شروع کار است. ما علاوه بر قابلیت تشخیص و درمانی میخواهیم قابلیت بینایی بخشی را داشته باشیم. هدف اصلی ما ساخت دستگاهی است که برای افرادی که بینایی شان را بهطور کامل ازدستداده اند کارایی داشته باشد که این کار در حال انجام است.
تفاوت و مزایای این روش با روش های قبلی چیست?در حال حاضر کاری که در استرالیا انجام میشود این است که با عمل جراحی یک سری الکترود یا مایکرو الکترود در بخش کورتکس بینایی افراد قرار داده میشود و سپس بخشی با دوربین روی عینکهای خاصی که تصویر را با آن عینک میگیرند گرفته میشود و به مایکرو الکترودی که در کورتکس بینایی مغز قرارگرفته منتقل میشود و میتواند کمکی به خود استفادهکننده داشته باشد تا درکی از روشنایی داشته باشد یعنی حداکثر کاری است که توانستهاند انجام بدهند و این روش نیز مشکلات بسیاری دارد:
1- جراحی پیچیدهای لازم است.
2- هزینه بسیار بالایی دارد حدود چند صد هزار دلار و این فقط
هزینه ابزاری است که کار جراحی را انجام میدهد بهغیراز هزینه جراح.
3- این جراحی حدود ۲۵% و حداکثر
۴۰% میتواند درک نور را به فرد بدهد؛
اما دستگاهی که ما توسعه دادیم دستکم این مشکلات را ندارد و سه پارامتر را
بهطور همزمان به ما میدهد: پارامتر اول توان تشخیص نور است. پارامتر دوم دقت بسیار
بالاتر سیستم است ( با توجه به آشکارسازهایی که استفاده شده و حساسیت بسیار بالای
آنها به نور دارند در حد تک فوتون) این قابلیت حساسیت به نور را تا ۱۰۰ برابر افزایش
میدهد. پارامتر بعدی تشخیص رنگ است که نهتنها نور را تشخیص میدهد بلکه میتواند
رنگ را هم تشخیص دهد و قابلیت سوم قابلیت درک اشیا است یعنی اشکال هندسی مختلف و اشیا
را میتواند ببیند و تلفیق همه اینها باهم میشود تعریفی که ما از بینایی در این سیستم
ارائه کردیم. حالا من یک مقایسه میکنم که حتی همین تک پارامتر میتواند مهم باشد.
مثلاً سیستم تک پارامتری را آقای دکتر محسن فروردین در دانشگاه شیراز کار جراحیاش
را انجام دادهاند. یک سیستم که ابزار آن خارجی است و اصطلاحاً به آن سیستم Argus2 گفته میشود. این ابزار صرفاً برای
بیماران خاصی استفاده میشود؛ بیمارانی که بخشی از شبکهشان دچار آسیب شده و برای بیمارانی
که شبکیه را بهطور کامل ازدستداده باشند و یا سیستم عصبیشان را ازدستداده باشند
قابلاستفاده نیست. دوم اینکه بر اساس آماری که بهدستآمده صد درصد افراد به این
سیستم پاسخ نمیدهند و مشکل دیگر اینکه صرفاً برای تشخیص نور است و برای کمک به افرادی
است که در درک نور دچار آسیب شدهاند و با این روش درمانی بتوانند درکی از نور داشته
باشند. مسئلهی دیگر هم هزینه بالایی است که دستگاه دارد و حدود ۳۵۰ تا ۴۵۰ هزار دلار
است.
اما ما هدفمان این است که ابزارمان
حداقل به جراحی مغزی نیازی نداشته باشد و بتوانیم با کمک کانتکت لنز بدون نیاز به
انجام جراحی، الکترودهایی که برای تحریک قشر بینایی مغز است بهصورت غیرتهاجمی و بدون
ایجاد هیچگونه شکافی در قشر مغز وارد شود و قشر بینایی مغز تحریک شود؛ منتهی این کار
ساده نیست و کاری بسیار بزرگ و حتی چندملیتی است و بیش از ۱۰ نفر استاد دانشگاه و
کارشناس در این پروژه مشغول فعالیت هستند.
در رابطه با روند پیشرفت پروژه توضیح بفرمایید؟
ساخت
مواد خاصی که برای کانتکت لنز لازم است در کشور کره انجام میشود. بخش animal
study آن در سنگاپور در حال انجام است. در بخش دارویی و پزشکی آن با چند
دانشگاه مختلف و مراکز مختلف که در زمینهی عینک هستند همکاری میکنیم. در طول این
مدت ایمیلهای زیادی دریافت کردم که کجا میتوانیم این دستگاه را تهیه کنیم. واقعیت
این است که تحقیق مراحل مختلف دارد و بعد از 7-6 سال به اینجا رسیدیم. بعد از ایده
باید سختافزار ساخته شود و بعد از آن باید ثابت کنیم که این سیستم جواب میدهد که
مابعد از ۷ تا ۸ سال توانستیم ثابت کنیم. در ادامه ی کار دو مرحلهی دیگر داریم: یکی
مرحلهی animal study است و ما اکنون در این مرحله هستیم
و بعد از آن مرحلهی آزمون بالینی آن روی انسان است که همزمان با مرحلهی animal study در حال انجام است. اما پرسشی که مطرح میشود این است که چه موقع به
جواب میرسد؟ یک هفتهی دیگر یا یک سال دیگر، چیزی است که ما نمیدانیم اما واقعاً
کار روبهپیشرفت است.
چرا سیستم بینایی انسان را موضوع پژوهش های خود قرار دادید؟
مهمترین چالش و تلاش بشر کار روی سیستم بینایی است
که بسیاری از دانشگاههای مختلف روی آن کارکردند اما وقتیکه سیستم را ارائه کردند،
متوقف شده است و باید سیستم تغییر کند. اما حداقل خبر خوب و امیدوارکننده ما این است
که این سیستم پاسخگو است و لازم نیست که ما سیستم را عوض کنیم، اما این کار برای اولین
بار است که انجام میشود و چالش ما بیشتر روی پیادهسازی آن است. انتظار داریم که
این سیستم همیشه در بدن شخص باشد و بدون توقف کار کند نه برای مدتزمان کوتاه و مشخص.
انتظار داریم سیستم همیشه، مداوم و با بهترین شکل و کیفیت ممکن کار کند و همانطور که میدانیم وجود کوچکترین اشتباهی بلافاصله روی سلامت و زندگی عادی فرد تأثیر میگذارد به همین دلایل این کار تلاش و دقت بیشتری را میطلبد. من حدود ۲۰ سال است که در این زمینه و با دستگاههای مختلف کار میکنم و میتوان گفت حساسترین و پیچیدهترین دستگاههای پزشکی ازنظر فنآوری، دستگاههایی است که با چشمها ارتباط دارند. قبلاً تصور میشد که قلب حساسترین عضو است اما واقعاً چشم حساسترین بخش است. سیستم قلبی چون مرئی و قابلمشاهده visible)) نیست راحتتر است، اما برای چشم باید دستگاهی استفاده کنیم که بسیار سبک باشد تا روی عملکرد چشم اختلالی ایجاد نکند، یعنی در آن حجم بسیار کوچک و فضای محدودی که داریم باید بتوانیم فنآوری را پیادهسازی کنیم. برطرف کردن نقص نابینایی بهصورت اساسی یکی از اهداف ما بود؛ ما فرض را بر این گذاشتیم که سیستم بینایی کاملاً تخریبشده و اصلاً وجود ندارد که این موضوع محدودیت ایجاد میکند و این سیستم فقط برای افرادی خوب است که بینایی را از دست دادند خیر. ما با این فرض جلو رفتیم اما این سیستم یک سیستم ماژولار و پیمانهای است یعنی تمام بلاکهایی که درستکار نمیکند در سیستم تعریفشده اند، منتهی ماژولار به این معنا است که اگر فردی بعضی از قابلیتها را خودش داشته باشد آن بلاکها را میتوانیم از سیستم حذف کنیم و این امر موجب سادهتر شدن سیستم میشود و درعینحال میتواند برای آن شخص هم قابلاستفاده باشد. هدف اصلی ما از این پروژه حل مسئله بوده است.
پیشنهاد شما برای افراد علاقمند
به فعالیتهای پژوهشی چیست؟
واقعیت امر این است که معمولا
نگرش درستی در رابطه با کارهای پژوهشی وجود ندارد و مثل این میماند که فرد در حال
شنا کردن باشد و خودش را روی آب رها کند و موج او را به هر سمت و سویی میبرد. گاهی
اوقات این خوب است مثل همان پروژهای که انجام میدهیم و شاید پول و مدرک هم در ازای
آن دریافت میکنیم اما اینها هیچ مشکل اساسی را حل نمیکند. مشکل مشخصی را حل میکند و همه مقطعی است، اما اگر بخواهیم
مشکل اصلی را حل کنیم باید با یک پژوهش درست نیازهای واقعی جامعه را شناسایی کنیم
و بر اساس نیازها به دنبال راهحل باشیم. پس درواقع یکی شناخت مسئله است و اینکه از
کجا شروع کنیم و این چیزی که شما پرسیدید برمیگردد به قدم دوم حالا چطور دنبال راهحل
بگردیم؟ برای پیدا کردن راهحلها هم مشکلی که وجود دارد مراجعه به دستگاههای متداولی
است که وجود دارد. مثلاً میرویم سراغ کاری که یک نفر انجام داده و همان کار را انجام
میدهیم و این بسیار متداول است این بد نیست اما روش درستی نیست. اینها برای مطالعه
خوب است. بهتر است به راهحل مشکلات فکر کنیم و محدود به یک تکنیک صرفاً مهندسی یا
صرفاً پزشکی نشویم تا با دید و انتخاب بیشتری به دنبال راهحل بگردیم، مخصوصاً برای
افرادی که یاد گرفتند دنبالهرو دیگران باشند یا دنبالهروی چیزهایی باشند که در جامعه
بهطور غلط القا میشود.باید از خودمان شروع کنیم، خودمان مسئولیت کار را بر عهده بگیریم.
اکنون باید بتوانیم از فنآوریهای
جدیدی که ساخته میشود در حل مشکلات استفاده کنیم، یعنی یک کار اساسی که ما باید انجام
بدهیم شناخت درست مشکل است و برای شناخت مشکل هم دنبال مشکلات شخصی نگردیم. افراد اغلب
برای انتخاب رشته و کار به نیازهای شخصیشان مراجعه میکنند. مسئلهای که بسیار مهم
است این است که از قدم اول بدانیم که در چه مسیری قدم برمیداریم و دقت کنیم موضوعی
که تماموقت و تلاشمان را روی آن میگذاریم واقعی باشد، اگر واقعی باشد ازنظر کاری
بسیار کمکمان میکند و همچنین به نیازهای شخصی هم که فکر میکردیم بهطور غیرمستقیم
میرسیم. نکتهی دوم مشکلی است که به جامعه برمیگردد
و در جامعه وجود دارد و بسیار عام است و این به خودمان هم کمک میکند. شما وقتیکه
با این ایده جلو میروید به چیزهای شخصیتان هم میرسید. هم میتوانید از کارتان به
هدفتان برسید و هم اینکه هیچوقت خسته و دلسرد نمیشوید اما اگر هدف تنها پولدار شدن
باشد از وسط کار دلسرد میشوید.
در پایان اگر سخنی با
خوانندگان نشریه دارید بفرمایید؟
کلید موفقیت علاقه و پشتکار است. وقتی انتخاب درست
داشته باشیم تفکیکی بین کار و زندگی نیست و کار و تفریح را نمیشود از یکدیگر تفکیک
کرد. همانطوری که از رفتن به سینما و تماشای فیلم یا گردش لذت میبرید، دیدن لبخندی
که یک نیازمند پس از گذاشتن این ابزار به چهرهاش دارد و یا نتایج خوبی که از آزمایشها
به دست میآید بسیار لذتبخش و امیدوارکننده است. در پایان باید به این نکته اشاره
کنم که در همه جای دنیا مشکلات وجود دارد پس بهترین کار این است که از صد درصد تواناییهایمان
برای رفع مشکلات استفاده کنیم.
نشریه دید برتر امیدوار
است در آیندهای نه چندان دور خبر موفقیت نهایی این پروژه بزرگ جهانی را منتشر کند
و به آقای دکتر احسان کامرانی در زنده و پایدار نگه داشتن نام ایران دست مریزاد
گفته و آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون ایشان را از خداوند متعال خواستار است.